بیاد مادر مهربانم روحش شاد
مادر
به بیماریت جان من سوختی
به جانو تنم آتش افروختی
تن نازکت رنجه از درد شد
رخ چون گلت ناگهان زرد شد
زبار فراقت کمر تا شده
زه اشک گران دیده دریا شده
پس از مرگ تو زنده ماندن چه سود
مرا ارزویی بجز تو نبود